یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید. از این رهگذر است که شهر میتواند نقطه قابل اتکایی در شبکه جهانی شهرها بیابد و کارکردهای خود را در نظام سرمایه داری بینالملل بهبود بخشد. بدین ترتیب مدیر شهری» با مدیر شهرداری» تفاوتهای بسیار دارد چه اینکه اولی مسئول ارتقای قابلیتها و توانمندیهای شهر و شهرنشینان است در حالیکه دومی بیشتر مجری است و پاسخگویی آن تنها محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدها. بسیاری، معتقدند که جامعه آینده، جامعهای شهرنشین خواهد بود؛ بنابراین، شهرها به جای این که مکانهایی بیثمر برای سرمایهگذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی باشند؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی، در چارچوب ملی، بدل شوند. این مراکز، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد.
- آمادهسازی زیرساختهای اساسی برای عملکرد کارآمد شهرها
- آمادهسازی خدمات لازم برای توسعه منابع انسانی، بهبود بهرهوری و بهبود استانداردهای زندگی شهری
- تنظیم فعالیتهای تأثیرگذار بخش خصوصی بر امنیت، سلامتی و رفاه اجتماعی جمعیت شهری
- آماده ساختن خدمات و تسهیلات لازم برای پشتیبانی فعالیتهای مولد و عملیات کارآمد موسسههای خصوصی در نواحی شهری
- برنامهریزی استراتژیک
وظایف کنونی مدیریت شهری (صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهای اجتماعی و ی گوناگون)، تنها محدود به مواردی از قبیل برنامهریزی، خدمات رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجامپروژههای عمرانی و… نمیشود. بلکه جهت دهی فعالیتهای شهری و ترسیم چشمانداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار از جمله مهمترین وظایف مدیران شهری بهشمار میرود. یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید.
از این رهگذر است که شهر میتواند نقطه قابل اتکایی در شبکه جهانی شهرها بیابد و کارکردهای خود را در نظام سرمایه داریبینالملل بهبود بخشد.
بدین ترتیب مدیر شهری» با مدیر شهرداری» تفاوتهای بسیار دارد چه اینکه اولی مسئول ارتقای قابلیتها و توانمندیهای شهر و شهرنشینان است. در حالیکه دومی، بیشتر مجری است و پاسخگویی آن تنها محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدها.
بسیاری، معتقدند که جامعه آینده، جامعهای شهرنشین خواهد بود؛ بنابراین، شهرها به جای این که مکانهایی بیثمر برای سرمایهگذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی باشند؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی، در چارچوب ملی، بدل شوند. این مراکز، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد.
امروزه، شهرها از دو جنبه اهمیت یافتهاند: یکی به عنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم، دیگری به عنوان عمدهترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. از اینرو، باید به مسائل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیق تر کرد. زیرا، در حالتی که برنامهریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت ی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها میگردد، شکست درحل مشکلات ومسائلشهری، سبب رکود اقتصادی، نیتیهای اجتماعی و ی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد.
درباره این سایت